گفتند که در روی زمین هست هنر های زیادی هُنَرت ...
ای که دچار کرده ای این مَنِ خسته را به ...
خیاطِ عارفیست هر آن کس که دهانِ خود را می ...
وقتی کنارم آیی غمها کناره گیرند غم ها کناره گیرند ...
عصر است دوباره آه چون غم دارم اینجا همه جا ...
امروز و فردا می کنی با ما تو بد تا ...
چقدر ناز و ادا داره فقط خدا خبر داره فقط ...
اونجور که میخواستم پیشت هیچوقت نبودم خیلی چیزا داشتم ولی ...
هر لحظهام را با سکوت لبریزم از راز و نیاز ...
ویرون شدم باز تو اوج پرواز بالم شکسته انگار ...
تو چی رو کردی توو چشمات که قلبم بی تو ...