یه لالایی تو چشماشه
خمارُم میکنه هر شُو
تو دِریا غرق میشُم انگار
تا وا میکنه موهاشو
غروب بندره وقتی
که چشماشو میذاره هم
یه خِندهش کافیه تا که
زِ یادوم پاک شه ماتم
قدمهاش، رقص امواجه
کلام، خرمای نخلستون
تب عشق به جون مُو
مِثِ گرمای تابستون
قد و بالا، کُنارِ دشت
نگاش، آرامش کارون
حضورش، عِطر آسایش
مِثِ خاکِ زیر بارون
میخوام گم شُم تو آغوشش
سیوم بو خونه رو داره
مِثِ سربازِ جنگی، که
پناهش لای نیزاره
دلوم گیره تو قلابش
چه صیدی کِرده ای صیاد
مو آزادوم به بند او
نداروم از قفس فریاد
قدمهاش، رقص امواجه
کلام، خرمای نخلستون
تب عشق به جون مُو
مِثِ گرمای تابستون
قد و بالا، کُنارِ دشت
نگاش، آرامش کارون
حضورش، عِطر آسایش
مِثِ خاکِ زیر بارون
«اَلی محبیانفر»
شماره ثبت: ۱۴۰۳۱۲۲۱-۰۴
ثبت در موسسه فرهنگی هنری فصل سپید زمستان.