یک نفر بیاید و رهایی را به ما بیاموزد..
رهایی از کسانی که سهمی در آرامش ما نداشتند
اما تمام ما را گرفتند
ما،خسته از شانه هایی که برای گریستن داشتیم
اما پناه نبودند
فرسوده از رابطه هایی که در ظاهر زنده بودند
اما در سکوتشان چیزی جز اندوه،نمی شکفت
ما خسته از بخشش های بی پایان..
که پاسخی جز فرسودگی نداشتند
خسته از ماندن بیهوده
و دلگیر از امیدهای کوچکی که در شلوغی بی مهری پژمُردند
ما دل کندن را بلد نبودیم
عادت کرده بودیم به زخمی که نمی بست..
به دلی که آرام نمی شد..
و به آدمهایی که نه برای ماندن آمده بودند
و نه برای رفتن..
یک نفر بیاید و به ما بیاموزد
که قدم زدن به تنهایی هم گاهی زیباتر است
که گاهی تمام کردن یاد گرفتن دوباره زندگیست
به ما یاد دهد که زخم را نمی شود با ماندن درمان کرد
باید رفت..
باید برید..
باید آزاد شد..
«مهدی انجم»
شماره ثبت: ۱۴۰۴۰۲۱۶-۰۱
ثبت در موسسه فرهنگی هنری فصل سپید زمستان.