مَن و یک مُشت برگه ی آچار
در کناری نشسته ام نا چار
ازپَسِ شعر می روم آری
می سرایم یکی یکی غم بار
چه قصیده ،غزل،ترانه ، سپید
همه زخمی سیاه و رقت بار
نه امیدی که از گلی گویم
نه سپیدی که گشته تیره و تار
غَمِ نان و شکست و تنهایی
مُشت باشد نمونه ی خروار
چهرهامان سیاه مثل ذغال
مَن و یک مشت برگه ی آچار
شماره ثبت: ۱۴۰۴۰۴۱۱-۰۴
ثبت در موسسه فرهنگی هنری فصل سپید زمستان.